بـاورکردنی نبـود، سنسی حتی می گفت، "آرزو برات نتیجه مهم نباشـه،بیـا که تجربـه کسب کنی". اما خب من از اون دستـه آدم هایی هستم کـه وقتی کاری رو شروع میکنم فقط به "اول"شدن فکر میکنم درنتیجـه در اولین تجربـه مسابقاتی کـه کشوری هم بود اول شدم ^^

سری اول، با کمربند قرمز رفتم داخل،چنان کاتـا رو با قدرت انجام می دادم و کیای ِ از ته دل داشتم(ستون های مجموعه داشت بهم ریخت چنان فریاد میزدم) ،بعد نوبت حریفم بود،اما در آخر هر پنج تا داور پرچـم قرمز بردن بالا منم ذوق مرگ چنان بالا پایین پریدم که دیدنی بود! سری بعدی حریفم قوی بود مشخص بود حالا اون کمربند قرمز بود و من آبی نگاه کردم ببین کاتا چی میزنه ولی من یک کاتای دیگه زدم دوباره با قدرت و فریاد های از ته دل اینبار داورها رفتن داخل اتاق مذاکره . و سپس پرچم های آبی بالا رفت و اینطور شدش که اول شدم بچه های باشگـاه دورمو گرفته بودن خوشحال بودن باورشون نمی شد سنسی شوکه شده بود و باورش نمی شد

خب من آرزو ام دیگه، جز این انتظاری نمی رفت !

 

همین باعث شدش

زاویـه نگـاهم به  آینده ورزشیـم تغییر کنه و به هدف های بزرگتـری فکر کنم (: Meet me At the Gym

قرمز ,کمربند قرمز منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اپل آیدی بیوگاز/هاضم آبعلی/تولید برق از زباله آرامش و سبک زندگی دانلود فایل های کمیاب send auto post in weblogs کویر دانلود انجام پروژه های برنامه نویسی